چاقی یک عامل خطر مستقل برای اضطراب و افسردگی در جوانان است

28آوریل 2019 - با توجه به تحقیقات جدید که در کنگره چاقی امسال در گلاسکو ارائه شده است، چاقی با افزایش خطر اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مستقل از عوامل خطر سنتی مانند بیماری های روانی والدین و وضعیت اجتماعی و اقتصادی ارتباط دارد.

 این مطالعه با مقایسه ی بیش از 12،000 کودک در سراسر سوئد که تحت درمان چاقی بودند با بیش از 60،000 فرد همسان با آنها در گروه کنترل انجام گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که دختران چاق، 43٪ بیشتر در معرض اضطراب و افسردگی نسبت به همسالانشان در جمعیت عمومی این کشور هستند. به طور مشابه، پسران چاق با افزایش 33 درصدی اضطراب و افسردگی در مقایسه با همتایان خود مواجه بودند.

خانم Louise Lindberg  رهبر این پژوهش از موسسه ی کارولینسکا در سوئد می گوید: ما شاهد افزایش شدید خطر اضطراب و اختلالات افسردگی در کودکان و نوجوانان چاق در مقایسه با گروهی از همسالانشان با وزن سالم در جمعیت عمومی هستیم . این افزایش خطر را نمی توان با سایر عوامل خطر شناخته شده مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سابقه ی اختلالات روانپزشکی توضیح داد. با توجه به این نتایج متخصصان مراقبت های بهداشتی باید در مورد احتمال ابتلای کودکان چاق به اضطراب و اختلالات افسردگی هوشیار باشند.

گزارش شده است که اضطراب و افسردگی در میان کودکان چاق نسبت به کودکانی با وزن طبیعی شایع تر است، اما هنوز مشخص نیست که آیا این ارتباط مستقل از سایر عوامل خطر شناخته شده است یا خیر؟ نتایج مطالعات قبلی به دلیل محدودیت هایی در روش انجام آنها از جمله اتکا به گزارش خود بیماران در مورد میزان اضطراب، افسردگی و وزن ، قابل اعتماد نیستند.

محققان موسسه ی کارولینسکا در سوئد برای ارائه ی شواهد قابل اطمینان و بیشتر ، یک مطالعه مبتنی بر جمعیت در سراسر کشور انجام دادند تا تاثیر چاقی را بعنوان یک عامل خطر مستقل برای اضطراب یا افسردگی بررسی کنند. 12،507 کودک 6 تا 17 ساله از مرکز ثبت سوابق کودکان مبتلا به چاقی در سوئد در سالهای 2005 تا 2015 با 60،063 نفر در گروه کنترل از جمعیت عمومی همسان آنها( بر اساس جنس، سال تولد و منطقه زندگی) مقایسه شدند.

تیم تحقیقاتی نتایج این مقایسه را برای تعدادی از عوامل شناخته شده ی تأثیرگذار بر اضطراب و افسردگی از جمله سابقه ی مهاجرت، اختلالات روانی عصبی، بیماری روانی والدین و وضعیت اجتماعی و اقتصادی تنظیم کردند. در مجموع 4230 کودک و نوجوان، در مدت متوسط ​​4.5 سال، به اضطراب یا افسردگی مبتلا شدند.

بر اساس این نتایج محققان اظهار داشتند که چاقی به وضوح با خطر بالای اضطراب و افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی ارتباط دارد. احتمال تشخیص اضطراب و افسردگی در دختران چاق (11.6 درصد در مقابل 6 درصد) و پسران چاق (8 درصد در مقابل 4.1 درصد) نسبت جمعیت عمومی در طول دوره ی مطالعه بیشتر بود.

در تحلیل های بیشتر، با خارج نمودن کودکان مبتلا به اختلالات روانی عصبی یا سابقه ی خانوادگی اضطراب یا افسردگی از آنالیزها، این خطرات حتی افزایش یافت. به طور خاص، پسران چاق دو برابر بیشتر از همسالان با وزن طبیعی خود از اضطراب و افسردگی رنج می بردند، در حالی که این خطر برای دختران چاق 1.5 برابر بیشتر از همسالان با وزن طبیعی آنها بود.

خانم لیندبرگ می گوید: با توجه به افزایش چاقی و اختلال در سلامت روان در جوانان، درک ارتباط بین چاقی کودکان، افسردگی و اضطراب حیاتی است. ما به مطالعات بیشتری برای توضیح مکانیسم های ارتباط بین چاقی و اضطراب / افسردگی نیاز داریم.

نویسندگان اذعان می کنند که این پژوهش یک مطالعه ی مشاهده ای است و نمی تواند اثبات کند که چاقی باعث افسردگی یا اضطراب می شود، اما تنها نشان دهنده امکان چنین تأثیری است. آنها به محدودیت های متعدد این مطالعه اشاره کردند از جمله: فقدان داده های وزن و قد در گروه مقایسه و عوامل اندازه گیری نشده ای که ممکن است بر نتایج تاثیر داشته باشد؛ و همچنین نرخ اضطراب و افسردگی ممکن است کمتر از مقدار واقعی گزارش شده باشد، زیرا درصد زیادی از افرادی که به اضطراب و افسردگی مبتلا هستند، به دنبال درمان و دریافت مراقبت های پزشکی نیستند.

منبع:

https://medicalxpress.com/news/2019-04-nationwide-obesity-independent-factor-anxiety.html